اثرپذیری انسان جدید از تنبیه یا نصیحت یا کیفرهای خوفناک در آیندۀ متافیزیکی (دوزخهراسی)، کمتر شده است.
عصر جدید، عصر هویتسازی است؛
یعنی مثلا برای کاهش همسایهآزاری، همسایهدوستی را جزئی از هویت و تعریف شهروند میکنند؛ به طوری که همسایه آزار احساس بیهویتی و بریدگی از جامعه کند. دیگر به کودک نمیگویند دروغ نگو چون پدرت یا خدا آن را دوست ندارد؛ چون دراین صورت، پرهیز او از دروغ، جزئی از ماهیت او نمیشود؛ بلکه به علل و عوامل بیرونی باز میگردد. عبارتهای مشهوری مانند «انسان متمدن چنین و چنان است»، تلقین و تزریق همین هویت جدید است. در این روش،
اخلاق، از رهگذر باز تعریف انسان پدیدار میشود، و تکیهگاه اصلیاش ترساندن یا وعده دادن نیست. بنابراین عمل غیر اخلاقی، در فهرست بیماریها جای میگیرد و نیازمند درمان از راههای علمی یا تجربی میشود. سپس به قدری راههای متنوع پیش پای شهروند میگذارند که او به طور معمول، دلیلی برای انتخاب بزهکاری نداشته باشد. مثلا به جای آنكه بگویند «سیگارنكشید»، میگویند "برای كشیدن سیگار به اتاق مخصوص سیگاریها بروید." يا مثلاً نمیگویند: «لعنت بر پدر و مادر كسی كه اینجا آشغال بریزد»؛ میگویند: "سطل آشغال، چند قدم بالاتر است." تفاوت این دو جمله، تفاوت دنیای قدیم و جدید است. جملۀ اول، آمرانه و واقعیتگریز است. جملۀ دوم، واقعیت را پذیرفته و برای آن چارهای ا راهکارهایی برای تحمل افکار و عقاید دیگران...
ادامه مطلبما را در سایت راهکارهایی برای تحمل افکار و عقاید دیگران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : pmr1396 بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1396 ساعت: 23:16